تاریخ امروز:۱۴۰۳-۰۲-۲۸

استارتاپ چیست؛ ارائه تعاریف گوناگون از مفهوم استارتاپ

استارت اپ چیست و چطور به گسترش کسب و کار منجر می شود
  • استارتاپ چیست؟ به چه نوع شغلی استارتاپ گفته می شود؟ آیا کافه بازار یک استارتاپ است؟ دیجی کالا چطور؟ این روزها تعریف استارتاپی که توجه بیشتری را به خود جلب می کند با تردیدهای زیادی همراه است. برخی معتقدند که استارتاپ ها جوان هستند ، برخی دیگر بر اندازه کوچک استارتاپ ها تأکید می کنند ، برخی معتقدند که استارتاپ ها منحصراً یک کسب و کار با فن آوری هستند. اگر می خواهید از این سردرگمی خلاص شوید ، با ما همراه شوید و تعاریف مختلف “خانه” را در این مقاله بررسی کنید. پس از خواندن این مقاله ، احتمالاً در شناسایی استارتاپ ها مشکلی نخواهید داشت.

    رویکرد ساده‌‌انگارانه

    رویکرد ساده استارتاپی

    قبل از تعریف استارتاپ و تعیین اینکه آیا یک شرکت نوپا برای افراد مزاحم (متخصص و غیر متخصص) دردسرساز شده است ، افراد راهی آسان برای شناسایی استارتاپ ها داشتند. به نظر او ، یک شرکت خود را به عنوان یکی از استارتاپ ها نشان می دهد! در چنین دیدگاهی ، اینستاگرام و مشاغل مشابه استارتاپ محسوب می شوند زیرا عموماً کوچک تلقی می شوند ، مانند استارتاپ ها عمل می کنند و احساس استارتاپ ها را دارند. برعکس ، و دوباره بر اساس این رویکرد ، اکثر مردم بر این باورند که IBM ، Apple و Walmart استارتاپ نیستند.

    اما مشکل این رویکرد این است که وظایف بسیاری از شرکت ها را مشخص نمی کند. آیا فیس بوک و توییتر نیز استارتاپ هستند؟ احتمالا بله! Google چطور؟ احتمالا نه! این منطقه خاکستری نامشخص هیچ مرز مشخصی ندارد! برای کاهش اندازه این ناحیه خاکستری ، انواع تعاریف متفاوتی ایجاد شد که مشکل را پیچیده تر کرد.

    “راه اندازی” باید دارای یک تعریف ساده و مختصر باشد ، در میان کلمات موجود در فرهنگ لغت ، “راه اندازی” مستحق یک تعریف مناسب و قابل قبول است.

    لغت‌نامه چه می‌گوید؟

    معنی لغوی استارتاپ

    راه حل بعدی برای یافتن یک تعریف قابل قبول ، دوست ثابت ما در فرهنگ لغت است. با این حال ، این فرم ما را به جایی نمی رساند! اما آیا فکر می کنید فرهنگ لغت می گوید استارتاپ چیست؟ اکثر فرهنگ لغت های انگلیسی استارتاپ ها را نادرست استارتاپ می دانند و معانی کاملاً بی ربطی مانند “راه اندازی کسب و کار یا چیزی” را پیشنهاد می دهند. با چنین تعاریف مطابقت ، شاید ایده خوبی باشد ، در این مورد حداقل ، شامل فرهنگ لغت شود.

    رویکرد فن‌آورانه

    “استارتاپ ها مشاغل جدیدی هستند که دارای روش های ابتکاری هستند و به دنبال انجام کارهای خارق العاده با کمک فناوری هستند.” این یک تعریف رایج است که تعریف ساده انگارانه بالا را در قالب کلمات بیان می کند. این تعریف محدود شامل کلمات مبهم و گمراه کننده است. به عنوان مثال ، تأکید بر فناوری در این تعریف به هیچ وجه توجیه پذیر نیست. در بسیاری از استارتاپ ها ، نوآوری مبتنی بر فناوری است. اما به طور کلی ، این نوآوری یک نوآوری تجاری است و رشدی که این نوآوری ایجاد می کند ، شرکت را به یک استارتاپ تبدیل می کند ، نه این واقعیت که این شرکت دارای یک سایت عالی در بستر Ruby-Anriles است.

    استارتاپ در آمریکا، انگلستان و

    استارتاپ در کشورهای مختلف

    در کشورهای مختلف ، دولت ها مشوق های مختلفی را برای توسعه استارتاپ ها در نظر گرفته اند ، اما تعریف آنها اغلب شامل استارت آپ ها و استارت آپ ها می شود.مهم نیست که شما یک رستوران ، یک شرکت مشاور طراحی ، یا یک Google جدید دارید ، دولت ها شما را یک استارتاپ می دانند. من این تعریف را دوست دارم زیرا دامنه وسیعی دارد. این بسیار خودخواهانه است که تصور کنیم تنها مشاغل جذاب مبتنی بر فناوری هستند ، در حالی که روشهایی که منجر به موفقیت در تجارت می شود در مورد همه نوع مشاغل صدق می کند. مهارت های مورد نیاز برای یک کسب و کار ساختمانی موفق دارای مشترکات زیادی با مهارت های مورد نیاز برای موفقیت یک تجارت آنلاین است.

    اما مشکل این است که جامعه استارتاپ های سنتی (مبتنی بر فناوری) از این تعریف راضی نیستند. استارتاپ بریتین (کمپینی جهانی که توسط کارآفرینان انگلیسی برای ارائه نکات و راهنمایی به کارآفرینان راه اندازی شد) در ابتدا بازخورد منفی از گروه دریافت کرد. زیرا طبق تعریف ، شرکت هایی که مبتنی بر فناوری نیستند نیز می توانند “استارتاپ” باشند. نکات ارائه شده در سایت Startup Britann طیف وسیع تری از تعاریف رایج راه اندازی را پوشش می دهد.

    جای تعجب نیست که فعالان فناوری به چنین تعریفی شک دارند و ممکن است احساس خطر کنند. این تعریف محدوده وسیع تری را شامل می شود ، بنابراین ارائه خدمات گران تر است ، اما هدف بزرگتر و ارزشمندی در پشت آن وجود دارد.

    تعریف استیو بلَنک

     استیو بلَنک چه تعریفی از استارتاپ داشت

    استیو بلانک ، کارآفرین سریالی دره سیلیکون ، یکی از بهترین تعاریف یک استارتاپ را ارائه می دهد که برای فعالان فناوری قابل قبول است:

    استارتاپ شرکتی است که به دنبال مدل تجاری مکرر و مقیاس پذیر است.

    این تعریف خوبی است ، بر فناوری تمرکز نمی کند ، اما بر ماهیت ناامن استارتاپ ها تأکید می کند. وقتی یک رستوران راه اندازی می کنید ، می دانید مدل کسب و کار شما چیست. اما هنگام راه اندازی یک استارتاپ ، باید انتظار داشته باشید که مدل کسب و کار شما از همان ایده اول تغییر کند (و اگر این کار را نکنید ، شکست خواهید خورد).

    با این تفاسیر ، نوکیا یک استارتاپ است؟ بلک بری چطور؟ این دو حس یک استارتاپ را ندارند ، اما چون با چالش های مشابهی روبرو هستند ، آیا خود را استارتاپی می دانند؟ احتمالاً می خواهید بگویید که با تعریف استیو بلانک ، نوکیا یک استارتاپ نیست زیرا برای دنبال کردن یک مدل تجاری شکل نگرفته است. شما مدل کسب و کار خود را انتخاب کردید ، نتیجه ای نگرفت و آن را از دست دادید.

    اما برای من این یک سوال است! کجا هستند شرکتهایی که با هدف یافتن مدل تجاری جدید ایجاد نشده اند ولی با گذشت زمان مدل مناسبی را پیدا کرده اند و از این فرصت برای رشد و توسعه استفاده کرده اند؟ به عنوان مثال ، ارائه دهنده خدمات توسعه وب Basecamp برای پیگیری مدل های تجاری جدید ایجاد نشده است. Base Camp با مشاوره شروع کرد ، سپس محصولاتی را ایجاد کرد که به آنها این فرصت را می داد تا از مشاوره به ارائه محصول منتقل شوند. بیس کمپ نه هدف خود را برای یافتن مدل های تجاری جدید داشت و نه آن را ایجاد کرد. اما من فکر می کنم BaseCamp قطعاً یک استارتاپ است ، یک استارتاپ سودآور ، موفق و رو به رشد.

    تعریف ما

    تعریف ما از استارتاپ

    “یک استارتاپ شرکتی است که بلندپروازی و برنامه هایی برای رشد در مقیاس بزرگ (10 برابر یا بیشتر) طی 1 تا 5 سال آینده دارد.»

    بیایید کمی تعریف را باز کنیم.

    استارت آپ یک تجارت است: با وجود اینکه صحبت های زیادی در مورد موسسات خیریه و خدمات اجتماعی شده است ، من معتقدم که یک شرکت نوپا یک تجارت است ، نه یک موسسه خیریه. اگر هدف کسب درآمد نیست ، بنابراین هیچ استارت آپی وجود ندارد. این ویژگی بسیاری از تکه های فایرفاکس را که “راه اندازی جدید من را بررسی کنید” حذف می کند زیرا اگرچه ممکن است مفید باشند ، اما پروژه های جدیدی نیستند ، اما پروژه های آزمایشی هستند. اجازه دهید به شما یادآوری کنم که طبق این تعریف ، درآمدزایی حتی با فروش یک کسب و کار ، یک مدل تجاری قابل قبول است.

    همراه با جاه طلبی: جاه طلبی علاوه بر جستجوی و کشف مدلهای جدید کسب و کار ، عنصر اصلی راه اندازی است. اگر می خواهید رستوران های زنجیره ای تاسیس کنید که کل کشور را برای سالهای آینده پوشش دهد ، آرم استارتاپ قطعاً لوگوی کسب و کار شما است. ایجاد چنین شغلی با جاه طلبی و عدم قطعیت زیادی همراه است.

    و برنامه ها: این بخش مهمی است. اکثر صاحبان مشاغل کوچک می خواهند در چند سال آینده اندازه خود را افزایش دهند ، اما وقتی از آنها در مورد برنامه خود برای این کار می پرسید ، اکثر آنها هیچ ایده یا برنامه ای برای این کار ندارند و حتی ممکن است (درست) فکر کنند که اینطور نیست .اینطور است ممکن است! اما حتی ناامن ترین استارتاپ ها ایده هایی در مورد چگونگی دستیابی به این رشد سریع دارند. به عنوان مثال ، آنها می گویند: “ما قصد داریم یک محصول فوق العاده ارائه دهیم و یک سرمایه گذار خطرپذیر را جذب کنیم.” این برنامه ماست. بدون برنامه (درست یا غلط) ، هیچ استارت آپی وجود ندارد ، فقط امید و آرزو وجود دارد.

    برای رشد در مقیاس بزرگ (10 برابر یا بیشتر): هنگام بحث در مورد تعریف استارتاپ در شرکت های کوچک ، تمرکز بر معیشت تعداد کمی از افراد (حداکثر 10 نفر) ، به جای تمرکز بر مشاغل مقیاس پذیر و مترقی برای رشد بیشتر اگرچه بسیاری از مشاغل می توانند جذاب و ارزشمند باشند ، اما استارتاپ نیستند. تمایل به رشد تصاعدی و رشد و تعالی از آنچه اکنون هستید ویژگی اصلی استارتاپ ها است.

    این مطلب ادامه دارد … .

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    اشتراک‌گذاری

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    2 × پنج =