برای شما دشوار است که با دیگران صحبت کنید ، به خصوص در جمع. نگران نباش. تو تنها نیستی. بسیاری از افراد در سراسر جهان از کمرویی رنج می برند و در تلاشند تا راه هایی برای مقابله با کمرویی خود پیدا کنند. برای موفقیت در این راه ، باید شرایطی را که باعث خجالت و کمرویی شما می شوند ، بشناسید ، دیدگاه و ذهنیت خود را در مورد این شرایط تغییر دهید ، سپس با مکالمه های آسان و دشوار تمرین کنید تا به تدریج مشکل خود را برطرف کنید. شما نمی توانید لاک ناخن خجالتی را یک شبه بشکنید. موفقیت در این راه به زمان ، تلاش و تمایل به تغییر نیاز دارد.
بخش اول: کمرویی خود را درک کنید
۱. ریشه‌های کمرویی‌تان را بشناسید
کمرویی لزوماً معادل درونگرایی یا نفرت از خود نیست. خجالتی بودن به این معنی است که از این که در مرکز توجه باشید خجالت می کشید. اما ریشه کمرویی چیست؟ به طور کلی ، کمرویی می تواند نشانه مشکلات بزرگتر باشد. این مشکلات بالقوه عبارتند از:
ممکن است شما از خود تصویر ضعیفی داشته باشید. این اتفاق زمانی می افتد که ارزیابی مثبتی از خود نداشته باشید و صداهای درون سرتان چیزهای منفی درباره شما بگویند. شنیدن این صداها ممکن است دشوار باشد ، اما باید توجه داشته باشید که اینها افکار خود شما هستند و آنها را کنترل می کنید.
ممکن است در باور ستایش دیگران مشکل داشته باشید. برخلاف تصور بسیاری از افراد ، ممکن است شخصی شخصیت یا کار شما را دوست داشته باشد و شما را به خاطر آن ستایش کند. آیا باید او را دروغگو خطاب کنید؟ نه. سر خود را بلند کنید و از شخصی که به شما تبریک می گوید و نشان می دهد اشتباه نمی کند تشکر کنید.
ما می توانیم درگیر آنچه دیگران درباره ما فکر می کنند شوند. وقتی بیش از حد روی خودمان تمرکز کنیم ، با وسواس سعی می کنیم کار اشتباهی انجام ندهیم یا حرف اشتباهی نزنیم. بهتر است کمی از حساسیتی که نسبت به خود دارید کم کنید.
دیگران ممکن است به شما برچسب خجالتی زده باشند. برخی از ما در دوران کودکی با مشکلات کمرویی روبرو بوده ایم. در نتیجه ، دیگران ما را خجالتی می شناسند و بر اساس آن با ما رفتار می کنند. با افزایش سن و رشد شخصیت ، این کمرویی می تواند از بین برود. اما برای انطباق با اعتقادات دیگران ، ما خجالتی باقی می مانیم. اما باید بدانید که نیازی به انطباق با اعتقادات دیگران نیست ، بلکه باید با اعتقادات خود همسو شوید.
ریشه کمرویی شما هرچه باشد ، باز هم می توانید از شر آن خلاص شوید. کمرویی در تفکر شما ریشه دوانده است و می توانید طرز فکر خود را تغییر دهید.
۲. کمرویی‌تان را بپذیرید
اولین قدم برای غلبه بر کمرویی ، پذیرش آن است. هرچه بیشتر در برابر پذیرش کمرویی خود مقاومت کنید (چه آگاهانه و چه ناآگاهانه) ، غلبه بر آن بیشتر طول می کشد. تشخیص دهید که شما فردی خجالتی هستید و به خود بگویید: “من فردی خجالتی هستم و آن را می پذیرم.”
۳. موقعیت‌هایی را که در آنها دچار کمرویی می‌شوید، شناسایی کنید
آیا در مقابل مخاطب خود خجالت می کشید؟ آیا از یادگیری مهارت جدید می ترسید؟ آیا از ملاقات با افرادی که می شناسید و آنها را تحسین می کنید ترس دارید؟ آیا از برخورد با غریبه ها خجالت می کشید؟ دقیقاً فکر کنید و ببینید در این شرایط دقیقاً چه چیزی در ذهن شما می گذرد.چه چیزی باعث احساس خجالتی بودن در این شرایط می شود؟
۴. از موقعیت‌هایی که باعث اضطراب و کمرویی‌تان می‌شود، لیستی تهیه کنید
مواردی که کمترین اضطراب و نگرانی را برای شما ایجاد می کنند را در بالای لیست و ترسناک ترین موقعیت ها را در پایین لیست قرار دهید. برخورد با کمرویی به مأموریتی بدل می شود که باید آن را انجام دهید.
بهتر است به شرایطی که باعث کمرویی شماست اشاره کنید. به عنوان مثال ، مشخص کنید با چه کسی خجالت می کشید با او صحبت کنید. کسانی که از شما قدرتمندترند؟ کسانی که بسیار جذاب هستند؟ هرچه شرایط را بهتر تعریف کنید ، مقابله با آن راحت تر خواهد بود.
۵. لیست‌تان را شکست دهید
هنگامی که موقعیت های استرس زا را ذکر کردید ، سعی کنید آنها را یکی یکی از بین ببرید. ابتدا کار را آسان تر کنید تا با اطمینان بیشتری به لیست بالا بروید. اگر پیشرفت شما کند است و یا گاهی اوقات نمی توانید کارها را در لیست انجام دهید ، نگران نباشید. مطمئناً با تلاش و عزم راسخ خواهید توانست بر خجالتی بودن خود غلبه کنید.
بخش دوم: ذهن‌تان را به تسخیر خود در آورید
۱. از کمرویی‌تان به عنوان نشانه‌ای برای تغییر استفاده کنید
اگر چیزی در درون شما باعث خجالتی بودن شما می شود ، باید بدانید و آگاه باشید که “شما” آن را برنامه ریزی کرده اید. به عنوان مثال ، در برنامه نویسی رایانه ای ، اگر برخی از کدها ضعیف نوشته شده باشند ، این برنامه دارای نقاط ضعفی خواهد بود و برای رفع مشکل باید برنامه را دوباره بنویسید. خجالتی بودن نیز همین است. اگر فرد خجالتی هستید به این دلیل است که مغز شما از این طریق برنامه ریزی شده است. از کودک خواسته می شود که از ارتفاع ، غریبه و حیوانات خطرناک دور شود و ذهن کودک برای این کار برنامه ریزی شده است. برخی از واکنش های ما طبیعی و ناخودآگاه است. اما همین واکنش ها را می توان تغییر داد. به عنوان مثال ، برخی از مارمولک ها به عنوان خزندگان زشت شناخته می شوند. در حالی که برخی آن را به عنوان یک حیوان خانگی زیبا دوست دارند. این واکنشهای مختلف ناشی از خاطرات و تجربیات افراد با مارمولکها است. همچنین ، واکنش طبیعی برخی از افراد هنگام برخورد با غریبه ها خجالتی است. برای مبارزه با این واکنش طبیعی ، باید مغز خود را دوباره برنامه ریزی کنید. (چیزی شبیه کاری که مایکروسافت با شرلوک کرد!)
برای برنامه ریزی مجدد مغز ، از خود دلایل کمرویی خود را بپرسید. به عنوان مثال ، ممکن است از صحبت در جمع خجالت بکشید. از این شرم به عنوان نشانه ای برای اقدام خلاف گذشته استفاده کنید. وقتی از بودن در یک جمع خجالت می کشید ، معمولاً ترجیح می دهید به مکان آرام تری بروید. این مدتها واکنش طبیعی شما بوده است. اما دفعه بعدی ، تلاش کنید تا عکس این عمل را انجام دهید. در جمع با دیگران صحبت کنید و از آنها دور نشوید. قطعاً با انجام این کار احساس راحتی نخواهید کرد و احساس بدی خواهید داشت. از احساسات بد خود به عنوان ابزاری برای فشار بیشتر به خود استفاده کنید.پس از چندین بار تکرار این عمل ، خواهید دید که احساس بد شما دوست شما بوده است. چون از آن استفاده کردید و فشار بیشتری به خود وارد کردید.
۲. توجه‌تان را به دیگران معطوف کنید
دلیل خجالتی بودن 99٪ از ما این است که فکر می کنیم از صحبت کردن یا انجام کاری خجالت می کشیم. برای حل این مشکل بهتر است بیشتر به دیگران توجه شود. هرچه کمتر به یکدیگر توجه کنیم ، به ظاهر خود اهمیت می دهیم.
ساده ترین راه احساس ترحم نسبت به دیگران است. هنگامی که نسبت به دیگران احساس ترحم می کنید ، دیگر از فکر کردن در مورد خود دست می کشید و تمام انرژی خود را صرف درک دیگران می کنید. به یاد داشته باشید که دیگران به توجه شما احتیاج دارند. لحظه ای تصور کنید که به دنیای کارمی ارل منتقل شده اید.
اگر روش بالا جواب نداد ، خود را جای دیگران قرار دهید. در مورد شخصی که با شما صحبت نمی کند چه احساسی دارید؟ احتمالاً شما فکر می کنید که او مغرور و از خود راضی است ، در حالی که در واقعیت نیست!
۳. موفقیت را تجسم کنید
چشمان خود را ببندید و موقعیتی را تصور کنید که در آن احساس خجالت می کنید. بنابراین خود را با اطمینان تصور کنید. این تصویر موفقیت را هر روز و در شرایط مختلف داشته باشید. ممکن است احمقانه به نظر برسد ، اما ورزشکاران موفقیت برای پیشرفت مهارت های خود را نیز تصور می کنند. چون نمی توانید؟
از تمام حواس خود استفاده کنید تا این تصویر برای شما واقعی تر به نظر برسد. وقتی خوشحال و راحت هستید فکر کنید. چگونه صحبت می کنید؟ چگونه رفتار می کنید
۴. تمرین کنید که ژست مناسبی داشته باشید
وقتی سرتان را در مقابل دیگران بلند می کنید ، آنها احساس می کنند شما فردی مطمئن هستید و از گفتگو با آنها لذت می برید. به طور معمول احساسات ما در حرکات ما ظاهر می شود و بدن احساساتی را که نشان می دهد نشان می دهد.
طبق تحقیقات انجام شده ، داشتن وضعیت صحیح بدن (بالا بردن سر ، بالا انداختن شانه ها و باز کردن دست ها) نشان دهنده اعتماد به نفس و توانایی شماست و استرس را کاهش می دهد. در واقع ، این ترفند ساده می تواند مغز را فریب دهد.
۵. تمرین کنید واضح و شمرده صحبت کنید
به این ترتیب می توانید از روی کمرویی ، عقیده یا آرام صحبت کردن را از بین ببرید. بعد از مدتی ، شما به شنیدن صدای خود عادت می کنید و برای شما جالب است.
برای به دست آوردن بهترین تأثیر از این روش ، با خود گفتگوی دراماتیک داشته و صدای خود را ضبط کنید. ممکن است مسخره به نظر برسد ، اما با این کار می توانید نقاط ضعف خود را متوجه شوید یا متوجه شوید که صدای شما به اندازه کافی قوی است.
۶. خودتان را با دیگران مقایسه نکنید
هرچه بیشتر خودتان را با دیگران مقایسه کنید ، احساس ضعف بیشتری می کنید. این باعث ترس بیشتر شما و له شدن شما خواهد شد.مقایسه خود با دیگران هیچ فایده ای ندارد. اما اگر می خواهید این کار را انجام دهید واقع بین باشید. به این واقعیت فکر کنید که دیگران ممکن است همان مشکل اعتماد شما را داشته باشند.
۷. به نقاط قوت‌تان فکر کنید
هرکسی استعداد و استعداد خاصی دارد. به جای تمرکز روی نقاط ضعف ، به دانش و دستاوردهای خود فکر کنید. به یاد داشته باشید که همه ویژگی هایی دارند که دوست ندارند. وقتی دیگران از داشتن صفات بد خجالت نمی کشند ، چرا شما باید از صفات منفی آنها خجالت بکشید؟
وقتی روی این نکته تمرکز می کنید ، می فهمید که حرف های زیادی برای گفتن دارید. دانستن اینکه مهارت و دانشی دارید که بسیاری از آنها محروم هستند ، تمایل شما برای گفتگو و اظهار نظر را بیشتر می کند.
۸. ارزش اجتماعی و قدرتمندی‌های خود را شناسایی کنید
شما ارزش اجتماعی دارید و ویژگی های مثبتی دارید. شما می توانید یک شنونده خوب یا یک فرد بصیر باشید. نقاط قوت شما می تواند به برتری منجر شود. اگر می دانید چگونه گوش دهید ، حضور شما می تواند برای کسی که مشکلی دارد مفید باشد. در این شرایط وجود شما مورد نیاز است. از شخصی که مشکل دارد بخواهید با شما صحبت کند.
در هر گروه اجتماعی ، همه نقش دارند. شما نقشی دارید که بازی کنید ، حتی اگر متوجه آن نشوید. هیچ کس برتر از دیگری نیست. قدر خود را بدانید و نقش خود را به خوبی ایفا کنید.
۹. نه به دیگران برچسب بزنید، نه اجازه دهید به شما برچسب بزنند
برون گراها لزوماً خوشحال و مشهور نیستند و درون گراها نیز لزوماً عصبانی ، سرد و گوشه گیر نیستند. همانطور که نمی خواهید دیگران شما را برچسب گذاری کنند ، کسی را نیز برچسب نزنید.
بخش سوم: پیش به سوی موفقیت
۱. اطلاعات‌تان را بالا ببرید
اگر قصد دارید هفته آینده در یک مهمانی شرکت کنید ، بهتر است کمی درباره موضوعات مختلف مطالعه کنید. این مسائل می تواند در مورد تصمیمات دولت ، یک نمایش تلویزیونی یا یک حادثه بین المللی باشد. هرچه اطلاعات بیشتری داشته باشید ، بهتر می توانید در بحث ها شرکت کنید.
نیازی به مطالعه زیاد در مورد یک موضوع و کسب اطلاعات دقیق نیست. هدف این است که بتوانید در بحث شرکت کنید. هنگام مشاجره درباره دیگران قضاوت نکنید و آنها را لمس نکنید و عقاید خود را به روشی دوستانه و آرام بیان کنید.
۲. به مراحل مختلف یک مکالمه فکر کنید
با تقسیم تعاملات اجتماعی به چندین مرحله ، می توان آنها را ساده کرد. پس از اتمام مراحل اولیه مکالمه و احساس صمیمیت بیشتر ، می توانید راحت تر و با استرس کمتری وارد مکالمه شوید. گفتگوها به 4 مرحله کلی تقسیم می شوند:
اولین قدم باید با یک جمله خوب و کوتاه شروع شود.
مرحله دوم معرفی بیشتر خود به طرف مقابل است.
در مرحله سوم ، زمینه های مشترک و علایق مشترک را پیدا کنید تا گفتگوی خوبی داشته باشید.
در مرحله چهارم به طرف مقابل نزدیک می شوید. می توانید اطلاعات بیشتری را مبادله کنید. در صورت تمایل بستری برای گفتگوهای آینده فراهم کنید.
۳. مکالمه را آغاز کنید
“آیا به خاطر می آورید که آن پروژه را چطور به پایان رسانده اید؟” ، “آن قله را واقعا فتح کرد” ، “بیماری شما چند روز طول کشید تا بهبود یابد” اگر بتوانید چیزی شبیه به این بگویید ، مکالمه برای شما آسان خواهد بود. نگاهی گذرا به چیزی که قبلاً در مورد آن صحبت کرده اید ، شروع کننده مکالمه خوبی است.
بهتر است پاسخهایی که در مکالمه می دهید دقیقتر باشد. به جای پاسخ کوتاه یک کلمه ای ، با جزئیات بیشتر به سوالات پاسخ دهید.
۴. از مکالمات قبلی به عنوان دست‌گرمی استفاده کنید
وقتی در یک مهمانی بزرگ هستید ، می توانید دقیقاً همان مکالمه را بارها و بارها انجام دهید. ابتدا با یکی دو نفر صحبت کنید و آماده شوید. سپس مکالمه ای داشته باشید که با افراد دیگر ، با شخصی که دوست دارید با او صحبت کنید ، داشته باشید.
مکالمه کوتاه و سریع با دیگران داشته باشید. دانستن اینکه مکالمه شما فقط چند دقیقه طول می کشد از تنش صورت شما می کاهد. سپس با افرادی که می خواهید با آنها دوست شوید قبل از مکالمه انجام دهید. این همچنین باعث صرفه جویی در وقت و انرژی شما خواهد شد.
۵. دوستانه نگاه و اقدام کنید
سر خود را بالا بیاورید ، دستان خود را به هم نزنید ، دستان خود را به صورت صلیب نیندازید و شانه های خود را بالا نکشید. می توانید روحیه خود را از طریق زبان بدن و ظاهر خود منتقل کنید.
۶. لبخند بزنید و ارتباط چشمی برقرار کنید
یک لبخند ساده به دیگران ، هم روز شما و هم طرف مقابل را شیرین می کند. با لبخند می توانید دیگران را بشناسید. لبخند یک راه عالی برای شروع مکالمه با یک دوست یا غریبه است. لبخند یک عمل دوستانه و بی ضرر است و نشان می دهد شما علاقه مند به شرکت در مکالمه هستید.
انسان موجودی اجتماعی است و نیاز به تعامل با دیگران دارد. نگاهی به سلولهای انزوای زندانیان نیز همین را نشان می دهد. روزهای دیگران را با لبخندی شاد ، شیرین و زیباتر کنید.
۷. به وضعیت بدن‌تان توجه کنید
ممکن است هنگام ملاقات با یک گروه یا شخص جدید کمی احساس خجالت کنید. در ابتدا این طبیعی است. اگر احساس اضطراب دارید س questionsالات زیر را از خود بپرسید:
آیا نفس می کشم؟ اگر تنفس خود را کم کنید بدن آرامتر خواهد شد.
من احساس راحتی میکنم؟ حالت خود را تغییر دهید تا احساس راحتی کنید.
آیا رفتار من دوستانه است؟ به رفتار آنها توجه کنید. برای ایجاد نگرش مثبت نسبت به خود در برابر دیگران آزاد باشید.
بخش چهارم: خودتان را به چالش بکشید
۱. برای خود اهدافی مشخص کنید
گفتن اینکه “من از این به بعد نمی خواهم خجالتی باشم” کافی نیست. شما باید اهداف ملموسی برای خود تعیین کنید. به عنوان مثال ، وقتی می گویید “من می خواهم عالی باشم” ، دقیقاً چگونه می خواهی عالی باشی؟ شما باید اهداف مشخصی برای خود تعیین کنید و آنها را دنبال کنید (به عنوان مثال ، با یک غریبه گفتگو کنید).روی اهداف کوچک و قابل دستیابی تمرکز کنید. سپس اهدافی را دنبال کنید که به شهامت بیشتری نیاز دارند. حتی درخواست یک ساعت غریبه نیز می تواند کمک کند. این اقدامات را دست کم نگیرید. تأثیر چنین آثاری قابل توجه خواهد بود. با تمرین و تلاش می توانید پس از مدتی در گروه های بزرگ صحبت کنید.
۲. کاری را انجام دهید که دوست دارید
لازم نیست با دوستانتان به مهمانی بروید. اگر ترجیح می دهید موهای مادربزرگ خود را حالت دهید ، همین کار را انجام دهید. لازم نیست مثل بقیه باشید. به جای اتلاف وقت ، افرادی را پیدا کنید که بیشترین اشتراک را با آنها دارید و از بودن با آنها احساس خوبی دارید.
۳. تمرین کنید که خودتان را در موقعیت‌های ناخوشایند نیز قرار دهید
نیازی نیست از ابتدا در شرایط بسیار دشواری قرار داشته باشید. با آنچه در بالای لیست خود نوشته اید شروع کنید و راه خود را برای رسیدن به شرایط دشوارتر پیش ببرید.
۴. هر روز خودتان را به یک فرد جدید معرفی کنید
مکالمه کوتاه با یک غریبه برای ما آسان تر است. توجه به این واقعیت که ممکن است دوباره آن شخص را نبینیم ، نگرانی ما را نسبت به نوع دید ما کمتر می کند. تماس چشمی و یک لبخند کوتاه به شخصی که در اتوبوس مقابل شما نشسته است ، می تواند به سه ثانیه برسد. نگران این نباشید که با لبخند زدن به یک غریبه به عنوان یک غریبه شناخته شوید. هرچه بیشتر تمرین کنید ، احساس راحتی بیشتری خواهید داشت.
۵. خودتان را در بطن جامعه قرار دهید
با دیگران صحبت کنید افرادی را پیدا کنید که با شما مشترک هستند و سعی کنید با آنها صحبت کنید. بعد از مدتی می توانید به گروه های مختلفی بپیوندید. در فعالیت های اجتماعی شرکت کنید و از این طریق رشد کنید.
مانند دوچرخه سواری یا رانندگی که در ابتدا برای ما دشوار بود ، مهارت های اجتماعی در ابتدا دشوار است. اما به تدریج ، شما بهتر عمل می کنید.
۶. موفقیت‌های خود را ثبت کنید و به همین راه ادامه دهید
موفقیت های خود را در لیستی از شرایط دشوار بنویسید. دیدن پیشرفتی که ایجاد کرده اید انگیزه شما برای ادامه کار را افزایش می دهد. بعد از چند هفته ، از موفقیت خود شگفت زده خواهید شد و بیش از هر زمان دیگری به موفقیت خود در رسیدن به هدف اطمینان خواهید یافت. زمان مشخصی برای موفقیت وجود ندارد. برخی زودتر به اهداف خود می رسند ، اما برای برخی دیگر ممکن است ماه ها طول بکشد. هرچه مسیر موفقیت طولانی تر باشد اعتماد به نفس خود را از دست نخواهید داد. شما موفق خواهید شد ..
دیدگاهتان را بنویسید