تاریخ امروز:۱۴۰۳-۰۲-۲۹
در دام خود بینی گرفتار نشوید

چگونه در دام خود‌ کم‌ بینی گرفتار نشویم؟

  • بیشتر ما وقتی می خواهیم تصویری از خودمان بکشیم ، آرام و آرام رفتار می کنیم. رسانه ها همچنین با پخش نمایش هایی درباره زیباترین ، ثروتمندترین و با استعدادترین و موفق ترین افراد به این مضمون دامن می زنند. حتی گاهی اوقات زندگی این افراد موفق به گونه ای ترسیم می شود که ما این تصور غلط را داریم که همه افراد پیرامون ما در گروه این چهره های موفق قرار دارند. اما اگر “عادت مقایسه خود با دیگران” و این تصور غلط که “دیگران از من بهترند” دست به دست هم می دهند؛ فرد از احساس نارضایتی و ناکافی بودن از خود رنج می برد ، که به خود تحقیر گفته می شود. در این مقاله ، ما قصد داریم منبع این مشکل را شناسایی کنیم. به ما یک کلید بدهید تا از شر آن خلاص شویم.

    چه چیزی باعث ایجاد خود کم بینی می‌شود

    خود کم بینی چطور ایجاد می شود؟

    اگر شخصی از روش های نامناسبی برای مقایسه خود با دیگران استفاده کند ، ممکن است نسبت به خودش احساس بدی داشته باشد و این آغاز مشکل کم توجهی وی است. با این حال ، ادعای النور روزولت (اولین رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل) مبنی بر اینکه “هیچ کس نمی تواند مرا احساس حقارت کند مگر اینکه دست از کار بکشم” منطقی به نظر می رسد؛ با این حال ، این شرایط می تواند برای هر یک از ما اتفاق بیفتد.

    اما نکته اساسی این است که آیا تفاوتی بین احساس افسردگی و آگاهی از اینکه در بعضی زمینه ها فرومایه ایم وجود دارد؟

    خود کم‌ بینی زیر ذره‌بین


    بحث ما در اینجا در مورد راه های افزایش اعتماد به نفس و احساس بهتر در مورد خود نیست. بلکه فقط وقتی می خواهیم خودمان را با دیگران مقایسه کنیم درمورد آنچه که برای احساسات ما اتفاق می افتد صحبت کنیم.

    مشکل کم بینایی خود یکی از رایج ترین مشکلات روانشناسی است که حد مشخصی ندارد. اما باید بین آگاهی از نقاط ضعف و احساس بد تفاوت قائل شویم. فرض کنید من می دانم که من از نظر مالی ضعیف تر از بیل گیتس یا نبوغ استیون هاوکینگ و میلیون ها نفر دیگر هستم. اما آگاهی از این نقاط ضعف آنچنان که باید آزارم نمی دهد. بنابراین دانستن اینکه بعضی اوقات در بعضی مناطق از دیگران کمتر هستیم با احساس افسردگی متفاوت است. آگاهی از ظرفیت پایین ما در بعضی زمینه ها درک درونی از خودمان می دهد. این احمقانه به نظر می رسد که تلاش کنیم وانمود کنیم که همه ما در همه زمینه ها با یکدیگر خوب هستیم.

    بنابراین مشکل عزت نفس پایین با پذیرش برتری دیگران متفاوت است و حتی عزت نفس پایین می تواند بر شخصی که از دیگران بهتر است تأثیر بگذارد زیرا مفهوم اشتباهی در مورد خودش دارد. به عنوان مثال شخصی را در نظر بگیرید که علی رغم حضور در بهترین دانشگاه و کسب نمره بالاتر ، هنوز احساس فرومایگی نسبت به هم دانش آموزان خود دارد. چنین شخصی مشکل ارائه نادرست واقعیت را دارد. اما چرا افراد از کم بینایی رنج می برند؟

    کمال‌گرایی و خود‌ کم‌ بینی

    رابطه کمال‌گرایی و خود‌ کم‌ بینی چیست

    کمال گرایی یکی از دلایل اصلی عزت نفس پایین است

    مشکل کم بینایی اغلب با این نگرش ها در ارتباط است:

    ما باید با دیگران خوب باشیم.

    ما به اندازه بقیه خوب نیستیم ، اما واقعاً نمی دانیم که چرا احساس ناکافی بودن را در ما ایجاد می کند ، که هیچ پایه منطقی ندارد.در جهانی که ما در آن زندگی می کنیم ، شرایط به گونه ای است که مردم را به سمت باارزش ترین و کمال گرایانه سوق می دهد. چنین شرایطی باعث می شود افرادی که سابقه عزت نفس پایین دارند احساس بد و ناکافی کنند. والدین سختگیر و کمال گرا ممکن است به طور مکرر به فرزندان خود بگویند: “شما هنوز خوب نیستید و هنوز عالی نیستید” ، یا بعضی از افراد دائماً با دیگران مقایسه می شوند: “چرا نمی توانید مانند خواهرتان باشید و …” ، حتی بعضی از افراد خود کمال گرا هستند و احساس می کنند اگر به اوج نرسد همه چیز کافی نیست. بنابراین ریشه اصلی نزدیک بینی را می توان در کمال گرایی دانست. در اینجا چند پیشنهاد در مورد نحوه جستجو یا تعیین وقت درمان آکنه وجود دارد.

    ۱.به افکارتان نظم بدهید

    افکار خود را سازماندهی کنید

    .

    همانطور که گفتیم ، وقتی خود را با دیگران مقایسه می کنیم ، ممکن است دریابیم که در بعضی زمینه ها از آنها فروتر هستیم. اگر این احساس به شما خطور کرد ، از خود بپرسید “من دقیقاً نسبت به چه کسی احساس حقارت می کنم؟” وقتی به این سوال فکر می کنید ، سعی کنید احساسات خود را کنترل کنید و آنها را محدود کنید. تفکر احساسی همیشه افکار را گیج می کند. تقریباً 7 میلیارد نفر در این کره خاکی زندگی می کنند ، دقیقاً نسبت به چه گروهی از افراد احساس حقارت می کنید. پولدار ، خوش تیپ ، تحصیل کرده ، سخاوتمند و علمی؟ بیشتر افراد در این گروه ها نیستند. حالا کمی بیشتر مشخص شوید و از شخصی که احساس حقارت نسبت به او دارید نام ببرید. شخص B‌؟ چرا؟ آیا B به روشی خاص از شما بهتر است؟

    بنابراین با سازماندهی افکار خود ، به جای “احساس کمبود” ، زمینه ای را که احساس کمبود می کنیم و سپس شخصی را که نسبت به او احساس حقارت می کنیم ، شناسایی می کنیم. اکنون نوبت شماست که از خود بپرسید شخص B در چه زمینه هایی بهتر از شما نیست. آیا او مانند شما فردی متواضع است؟ از نظر هوش چطور؟ یا مثلاً تجربیات زندگی؟ بنابراین اگر آنچه را که معیار اندازه گیری شایستگی و موفقیت می نامیم ، محدود کنیم ، احتمالاً احساس ناکافی بودن خواهیم کرد. او فکر می کند که B نیز مشکلات و مسائل خاص خود را دارد.

    ۲. به نمایشِ مضحکِ «دیگری بودن» پایان دهید

    تاکنون هیچ کس نتوانسته است راه حل کامل ارائه دهد ، که البته عجیب نیست ، A در اینجا مانند B است. هر کس فقط می تواند مثل خودش باشد یا بهترین چیزی که می تواند باشد. این رویای شبیه بودن به شخص دیگر ممکن است برای یک سن 15 ساله مناسب باشد. حتی یک بازیگر هم دقیقاً به عنوان شخصیت اصلی داستان نمی تواند نقش را بازی کند. الهام گرفتن از دیگران به معنای تلاش برای تقلید و تقلید از برخی رفتارهای ما با آنها است ، نه اینکه بخواهیم زندگی کاملاً مشابه زندگی آنها داشته باشیم.

    مشکل عزت نفس پایین در میان افرادی که می خواهند شبیه شخصی باشند که در واقع نیستند معمول است. البته این به معنای محدود کردن توانایی های ما در برخی زمینه ها نیست. اما اگر به جای تلاش برای شبیه شدن به دیگران ، خود واقعی خود باشیم ، بسیار موفق تر خواهیم بود.

    ۳.جرأت متفاوت بودن را داشته باشید

    همیشه سعی کنید خاص باشید

    زندگی در دنیای امروز محدودیت های کمتری نسبت به گذشته دارد.شاید تا همین چند سال پیش انتظار می رفت جوانی در بیست سالگی ازدواج کند ، بچه دار شود و از نظر اجتماعی شهرت خوبی داشته باشد. یا مثلاً فرم و نحوه شانه زدن و لباس پوشیدن قاعده خاصی داشت ، اما امروزه نمی توان آن را شکل و فرم خاصی برای زندگی فرد در نظر گرفت. البته ما قصد محکوم کردن آداب و رسوم زندگی در گذشته را نداریم ، اما به هر حال سبک زندگی امروز مردم کمی آزادتر و متفاوت از گذشته است.

    بنابراین اگر فردی در چهل سالگی (یا حتی هشتاد سالگی) هنوز ازدواج نکرده است یا دارای فرزند یا موقعیت اجتماعی خاصی نیست ، شکست نخورد. با این حال ، گاهی اوقات انتظارات والدین و افراد دیگر می تواند افراد را تحت تأثیر قرار دهد و به عنوان مثال ، لحظه ای فکر کند: “خدای من! من 45 ساله هستم و باید همسر و فرزند داشته باشم.” ، این باید مانند بقیه مردم باشد. “اما مراقب باشید در دام نمایش فقط یک نمایش قرار نگیرید. اگر واقعاً می خواهید به این چیزهایی که ندارید برسید ، اما اگر فقط می خواهید انتظارات را برآورده کنید از دیگران ، به یاد داشته باشید که شما فقط می توانید در نقش خود زندگی کنید.

    این مطلب ادامه دارد … .

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    اشتراک‌گذاری

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    3 × 5 =