تاریخ امروز:۱۴۰۳-۰۲-۱۷
والدین فرزندان موفق

۱۳ ویژگی مشترکِ والدین بچه‌های موفق

  • همه والدین می خواهند فرزندانشان از مشکلات دور نشوند ، خوب درس بخوانند و هنگام بزرگ شدن کارهای بزرگی انجام دهند. اما به عنوان والدین چطور به این رویا برسیم؟ اگرچه هیچ راهنمای مشخصی برای تربیت فرزند موفق وجود ندارد ، اما تحقیقات روانشناختی به چند عامل پیش بینی کننده موفقیت اشاره دارد.

    جای تعجب نیست که بیشتر این عوامل به والدین بستگی دارد. در اینجا برخی از ویژگی های مشترک والدین موفق کودکان وجود دارد:

    ۱. بچه‌ها را به انجام کارهای روزمره‌ی خانه وادار می‌کنند

    کودکان را به انجام کارهای خانه وادار کنید

    “اگر کودکان ظرف ها را نمی شستند ، این بدان معنی است که کسی” شخص دیگری این کار را برای آنها انجام می دهد. “

    و او می افزاید: “و اینگونه کودکان یاد می گیرند که چیزها را نادیده بگیرند. “و آنها نمی توانند یاد بگیرند که ما باید کار کنیم و هر یک از ما نقشی برای بهبود خط پایین داریم.”

    Laithkat-Himes بر این باور است که کودکانی که کارهای خانه را انجام می دهند در آینده به عنوان یک نیروی کار شناخته می شوند که توانایی کار خوب با دیگران را دارد ، همدلی بیشتری دارند زیرا آنها شخصاً کشتی را تجربه کرده اند و می توانند کارها را به طور مستقل انجام دهند.

    این محقق از طولانی ترین “مطالعه طولی” که تاکنون توسط دانشگاه هاروارد انجام شده پشتیبانی می کند. مطالعه طولی نوعی تحقیق است که در آن موارد مورد بررسی بارها و در یک دوره طولانی بررسی می شود.

    Leithkat-Hims می گوید:

    وی افزود: “با وادار کردن بچه ها به انجام کارهای منزل ، مانند بیرون آوردن زباله و شستن لباس های شخصی خود ، متوجه می شوند که برای اینکه بخشی از زندگی شوم ، باید کارهای مربوط به زندگی را انجام دهم.”

    ۲. مهارت‌های اجتماعی را به بچه‌هایشان یاد می‌دهند

    آموزش مهارت های اجتماعی به کودکان

    محققان دانشگاه پنسیلوانیا و دانشگاه دوک بیش از 700 کودک را از مهد کودک تا 25 سالگی در مناطق مختلف ایالات متحده ردیابی کردند و رابطه معناداری بین مهارت های اجتماعی کودکستان و موفقیت آنها در بزرگسالی در دو دهه آینده یافتند.

    این مطالعه 20 ساله نشان می دهد کودکانی که دارای توانایی های اجتماعی بالاتری هستند ، که بدون راهنمایی قادر به کار با همسالان خود بوده اند ، به دیگران کمک می کنند ، احساسات دیگران را درک می کنند و به تنهایی مشکلات را حل می کنند. کودکانی که مهارتهای اجتماعی محدودی دارند بسیار بیشتر از 25 سالگی می توانند مدرک دانشگاهی تمام وقت و شغل بگیرند.

    کسانی که مهارتهای اجتماعی محدودی دارند بیشتر دستگیر ، معلول و ثبت نام شده در خانه های عمومی می شوند.

    کریستین شوبرت ، مدیر برنامه در م Robertسسه ارتقا Health سلامت رابرت وود جانسون ، که با حمایت مالی از این مطالعه ، گفت: “این مطالعه یکی از مهمترین کارهایی را که می توانیم انجام دهیم تا کودکان را برای آینده سالم آماده کنیم ، نشان می دهد.” »

    وی گفت: “داشتن یا نداشتن این مهارت ها از سنین جوانی تعیین می کند که آیا کودک در آینده به دانشگاه یا زندان خواهد رفت و آیا در جایی کار خواهد کرد یا معتاد خواهد شد.”

    ۳. پدر و مادران بچه‌های موفق از آنها انتظارات بالایی دارند

    داشتن انتظارات بالا

    پروفسور نیل هالفون و همکارانش در دانشگاه کالیفرنیا ، لس آنجلس با استفاده از داده های 6،600 کودک متولد 2001 ، دریافتند که انتظارات والدین از فرزندانشان تأثیر بسزایی در رشد آنها دارد.

    وی می گوید: “بدون دخالت در اختلاف درآمد و دارایی های دیگر ، به نظر می رسد والدینی که فرزندان خود را در آینده به دانشگاه می روند ، به طریقی آنها را مدیریت می کنند تا به این هدف برسند.”

    نتایج این نظرسنجی استاندارد نشان می دهد: انتظار می رفت والدین 57٪ از کودکان با بدترین عملکرد در آینده به دانشگاه بروند ، در حالی که انتظار می رود 96٪ از کودکان با بهترین عملکرد در آینده به دانشگاه بروند.

    این یافته با یافته مهم دیگری در روانشناسی به نام “اثر پیگمالیون” مطابقت دارد که بیان می دارد “آنچه که یکی از دیگری انتظار دارد می تواند به عنوان یک پیشگویی خودکوفا تحقق یابد.”

    در مورد کودکان ، این نشان می دهد که آنها انتظارات والدین خود را برآورده می کنند.

    ۴. پدران و مادرانِ بچه‌های موفق رابطه‌ی سالمی با هم دارند

    داشتن رابطه سالم والدین

    طبق تحقیقی از دانشگاه ایلینوی ، فرزندان خانواده های استرس زا ، صرف نظر از اینکه والدین با هم زندگی می کنند یا طلاق گرفته اند ، عملکرد بدتری نسبت به خانواده هایی دارند که در آن مردم با هم کنار می آیند. رابرت هیوز ، استاد دانشگاه ، همچنین خاطرنشان می کند که برخی مطالعات نشان داده است که کودکان در خانواده های تک والدی بدون درگیری نسبت به کودکانی که زندگی پراسترس با هر دو والدین دارند ، رشد می کنند.

    تعارضات قبل از طلاق بر فرزندان تأثیر منفی می گذارد ، در حالی که درگیری پس از طلاق تأثیر زیادی در سازگاری کودکان دارد.

    یک مطالعه نشان داد که پس از طلاق ، در صورتی که پدر بی سرپرست مکرراً با فرزندان خود در تماس باشد ، فرزندان پیشرفت بهتری دارند ، مادامی که درگیری بین والدین وجود نداشته باشد. اما وقتی درگیری بین والدین وجود داشته باشد ، مراجعه مکرر پدر به فرزندان منجر به سازگاری کمتر کودک می شود.

    در تحقیقی دیگر ، جوانان 20 ساله ای که از کودکی جدایی از والدین خود را تجربه کرده بودند ، هنوز ده سال بعد از طلاق والدین ابراز ناراحتی می کنند و کسانی که از درگیری والدین خود خبر می دهند ، بیشتر درگیر می شوند. احتمالاً احساس از دست دادن و پشیمانی خواهید داشت.

    ۵. پدران و مادرانِ بچه‌های موفق مدارک تحصیلی بالاتری دارند

    داشتن مدارک تحصیلی بالا

    مطالعه ای که توسط روانشناس دانشگاه میشیگان در سال 2014 انجام شد ، نشان داد مادرانی که دوره دبیرستان یا دانشگاه را به پایان رسانده اند ، برای تکمیل تحصیلات خود ، تربیت کودکان می کنند.نمونه ای از گروهی متشکل از 14000 کودک که از سال 1998 تا 2007 وارد مهد کودک شدند ، نشان داد که کودکان متولد شده از مادران نوجوان (18 سال یا کمتر) کمتر از همسالان خود در دبیرستان تحصیل می کنند. دانشگاه را تمام کنید یا بروید.

    آرزوی موفقیت والدین تا حدی در موفقیت فرزندانشان دخیل است. در یک مطالعه طولانی مدت بر روی 856 شهروند حومه نیویورک ، اریک دوبو ، روانشناس بولینگ در دانشگاه ایالتی بولینگ گرین ، دریافت که سطح تحصیلات والدین در هنگام 8 سالگی فرزندشان موفقیت تحصیلی و شغلی فرزندش را به طور قابل توجهی بهبود می بخشد. سال ها.

    ۶. در مراحل اولیه به بچه‌ها ریاضیات را آموزش می‌دهند

    آموزش ریاضیات در کودکی

    نتایج یک متاآنالیز که در سال 2007 با داده های 35000 کودک پیش دبستانی در ایالات متحده ، کانادا و انگلستان انجام شد ، نشان می دهد که آموزش مهارت های ریاضی به کودکان در سنین پایین می تواند برای آنها در سنین بالاتر مفید باشد.

    گرگ دانکن ، محقق دانشگاه نورث وسترن و یکی از نویسندگان مقاله ، گفت: “یکی از معماهایی که در این مطالعه حل شد ، اهمیت فوق العاده داشتن مهارتهای پایه ریاضی بود.” “از جمله شروع مدرسه با دانش اعداد ، توالی اعداد و سایر مفاهیم اساسی ریاضی.”

    وی می افزاید: “تسلط بر مهارت های پایه ریاضی ، نه تنها موفقیت در ریاضیات بلکه در خواندن را نیز پیش بینی می کند.”

    ۷. با فرزندشان رابطه برقرار می‌کنند

    برقراری ارتباط موثر با کودک

    مطالعه ای که در سال 2014 روی 243 متولد شده در مناطق محروم انجام شد نشان داد کودکانی که در سه سال اول زندگی “مراقبت حساس” داشتند نه تنها در امتحانات کودک عملکرد بهتری داشتند بلکه در این دهه روابط سالم تری داشتند و از پیشرفت تحصیلی بیشتری برخوردار بودند. آنها در زندگی سوم بودند.

    به گفته PsyBlog ، والدین مراقبت های حساسی هستند که “سریع و به درستی به علائم کودک واکنش نشان می دهند” و “پناهگاهی امن” برای اعتماد فرزندشان هستند. کشف کردن

    لی ربی ، روانشناس از دانشگاه مینه سوتا و یکی از نویسندگان مقاله گفت: “آنچه گفته شد نشان می دهد سرمایه گذاری در رابطه والدین و کودک منجر به نتایج طولانی مدت می شود که در طول زندگی جمع می شوند.”

    ۸. کمتر استرس دارند

    نداشتن استرس

    بر اساس تحقیقات Brigid Schulte ، به نقل از واشنگتن پست ، ساعاتی که مادر با فرزندان خود در سنین 3 تا 11 سالگی می گذرد ، کمتر پیش بینی کننده رفتار ، رفاه و موفقیت کودک است. جالب اینجاست که روش “زایمان فشرده” یا “مراقبت از بالگرد” می تواند نتیجه معکوس داشته باشد.

    »

    انتقال عاطفی: این با پدیده روانشناختی توضیح می یابد که به موجب آن افراد درگیر احساسات دیگران می شوند ، مانند سرماخوردگی از دیگری. تحقیقات نشان می دهد که اگر دوست شما خوشحال باشد ، خوشبختی او بر شما تأثیر می گذارد و اگر او غمگین باشد ، این دلتنگی برای شما اتفاق می افتد. به همین ترتیب ، اگر والدین درمانده و خسته باشند ، می توان وضعیت روحی و روانی آنها را به فرزندانشان منتقل کرد.

    ۹. برای تلاش فرزندشان ارزش قائل‌اند نه برای اجتناب از شکست

    اهمیت دادن به تلاش کودک

    اگر بدانیم که کودکان در مورد منبع موفقیت خود چگونه فکر می کنند ، می توانیم موفقیت آنها را پیش بینی کنیم. پس از دهه ها ، کارول دوک ، روانشناس دانشگاه استنفورد کشف کرده است که کودکان (و بزرگسالان) به موفقیت از دو طریق فکر می کنند.

    ماریا پوپووا در سایت همیشه عالی Brain Pickings این دو روش تفکر را شرح می دهد:

    در “نگرش ایستا” فرض بر این است که شخصیت ، هوش و خلاقیت ما چیزهایی از پیش تعیین شده و ثابت هستند که به هیچ وجه نمی توانیم آنها را تغییر دهیم ، در این نگرش موفقیت راهی برای آزمایش هوش ذاتی فرد است. زیرا موفقیت می تواند برآورد استعداد ذاتی فرد را در مقایسه با یک استاندارد ثابت ارائه دهد. در نگرش ایستا ، فرد تلاش سختی را برای موفقیت و جلوگیری از شکست به هر قیمتی به عنوان راهی برای حفظ احساس هوشمندی یا مهارت انتخاب می کند.

    در مقابل ، شخصی با “نگرش رشد” در چالش ها رشد می کند و شکست را نه به عنوان نشانه ای از هوش پایین ، بلکه به عنوان یک پله سنگین می داند که او را به رشد و گسترش توانایی های فعلی ترغیب می کند.

    در هسته اصلی این دو نگرش ، تفاوت اصلی این است که شما در مورد تأثیر اراده خود در شکل گیری توانایی های خود فکر می کنید. این دو دیدگاه در کودکان نیز تأثیر قدرتمندی دارد ، اگر به کودکی گفته شود که به عنوان یک کودک باهوش در آزمون سرآمد است ، این جمله نگرشی “ایستا” در او ایجاد می کند. اما اگر به او گفته شود چون تلاش کرده است ، موفق می شود ، این عبارت نگرش “رشد” را در او شکل می دهد.

    این محتوا ادامه دارد … .

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    اشتراک‌گذاری

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    16 + سیزده =